میدان امام خمینی تهران که اکنون یکی از شلوغترین نقاط پایتخت به شمار میآید، در زمان قاجار ساخته شده و محل تمرین قشون نظامی بوده است. این میدان در ابتدا محلی برای استقرار نظامیان در نظر گرفته شده بود اما بازی سرنوشت، کاربری آن را تغییر داد و کم کم به شکل امروزی درآمد. با ما همراه شوید تا سفری تاریخی به میدان ارگ تهران داشته باشیم و سپس از ناگفتههای میدان امام خمینی تهران بگوییم. رازهایی که در لابه لای ورقهای تاریخ جا ماندهاند.
میدان ارگ بخشی از ارگ سلطنتی تهران بوده است. سنگ بنای ارگ تهران از زمان صفویان گذاشته شده و در طول زمان بارها توسط پادشاهان زندیه، قاجار و پهلوی دچار تغییر و دگرگونی شده است. یحیی ذکاء در کتاب تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، که در سال 1349 نوشته شده، درباره میدان امام خمینی تهران به جزئیات جالبی اشاره کرده است. ذکا از این میدان به نامهای « میدان ارگ »، « میدان شاه »، « میدان توپخانه » و « میدان گلشن » یاد کرده و گفته که میدان ارگ تنها راه ورود به ارگ سلطنتی تهران در قدیم بوده است. افراد برای ورود به میدان ارگ باید از روی پلی چوبی به نام « تخته پل » که روی خندق اطراف دیوارهای محدوده دیوان حکومتی ساخته شده بود، میگذشتند و بعد وارد میدان ارگ میشدند.
از سفرنامه ژاک موریه، نایب سفارت انگلیس در زمان فتحعلیشاه قاجار، میتوانیم شکل گذشته میدان امام خمینی تهران را، که محل تجمع نظامیان و تمرینهای نظامی بوده، بازسازی کنیم. او نوشته که قبل از تخته پل میدانی بوده، همان که امروز به نام سبزه میدان شهرت دارد. طبق اظهارات ژاک موریه در ابتدای ورودی این میدان در زمان قاجار یه خرس و یک شیر زنجیر شده نگهداری میکردند. او گفته که بعد از عبور از سبزه میدان به تخته پل میرسیدند. با عبور از روی پل، قشون نظامی به همراه تعداد زیادی توپ به استقبال تازه واردین به محدوده ارگ حکومتی میآمد. اوضاع میدان در زمانهای بعدی هم تفاوت چندانی نمیکند با این تفاوت که توپ معروف مروارید، یادگاری فتحعلیشاه، در مرکز میدان دیده میشد و برای استراحت سربازها و توپچیها ساخته شد. میدان ارگ در زمان ناصرالدینشاه بازسازی شد. اما پس از مدتی وجود توپچیها ونظامیان باعث ازدحام و شلوغی در میدان شد. همین امر سبب شد ناصرالدین شاه به فکر ساخت محل جدیدی برای نظامیان بیافتد و بدین ترتیب آنها به میدانی در شمال ارگ ساختند، منتقل شدند که اکنون ما آن را با نام میدان امام خمینی تهران میشناسیم. البته در آن زمان آن محل میدان سپه نام داشت. میدان ارگ قدیم تبدیل به محوطه سبز با درختان و حوض شد و به میدان گلشن تغییر نام داد.
با ساخت میدان ارگ جدید، برای بهبود عبور و مرور مردم بخشی از خندق سمت شرقی ارگ حکومتی با خاک پر شد و خیابان ناصریه، ناصر خسرو فعلی، ساخته شد. در آن زمان چیزی که در اطراف میدان ارگ دیده میشد شامل: سر در نقاره خانه، عمارت تلگرافخانه، عمارت دفترخانه یا عمارت سردر بزرگ، عمارت دفتر استیفا و گرمخانه بود.
سردر نقارهخانه دروازه ورودی ارگ به حیاط تخت مرمر بود. همه روزه نقارهچیها چندین بار در اتاقهای بالایی این دروازه روزانه سه بار طبل و در وقت طلوع و غروب آفتاب نقاره میزدند. بعد از نقاره غروب، دروازه بسته میشد و عبور و مرور از آن ممنوع بود. اما اصل زمان کارکرد نقارهخانه تازه بعد از زمان غروب آفتاب بود. یک ساعت بعد از شب طبل «خبردار» زده میشد و طبلزنها دور خود میچرخیدند تا صدای آن در تمام جهات پخش شود. یک ساعت بعد نوای طبل «برچین» به گوش دکاندارها میرسید تا بساط خود را جمع کنند و یک ساعت بعد صدای طبل «بگیر و ببند» شهر را در سکوت و خاموشی فرو میبرد. حدود دو سه ساعتی که از طبل آخر میگذشت کسی جز گزمهها حق عبور و مرور نداشت. اگر کسی ناچار بود دیر وقت در بیرون خانه باشد، باید از قبل از داروغه اسم شب میگرفت. در غیر این صورت گرفتار گزمهها میشد و شب را به خانه نمیرسید.
میدان ارگ جدید محلی برای تجمعات عمومی خصوصا برای جشن نوروز و رژههای نظامی بوده است. به همین دلیل نام میدان مشق هم بر روی آن گذاشته شده است. تنها نشانی که از میدان ارگ قدیمی در محل جدید دیده میشد، توپ جنگی مروارید بود که علت گذاشتن آن در وسط میدان جدید به درستی مشخص نیست. این توپ جنگی در بین مردم دارای اعتبار و حتی قداست بود. این قداست سبب شده بود که افسانههای زیادی درباره مروارید روایت شود که بعدها همه آنها تکذیب شد. اما به راستی داستان توپ مروارید چیست؟
داستانهای زیادی درباره تاریخچه ساخت توپ مروارید در بین مردم وجود دارد. عدهای معتقد بودند که این جنگ افزار غنیمت جنگهای ایران و پرتغال در خلیج فارس است. بعضی هم معتقدند که نادرشاه افشار مروارید را از هندوستان با خود به تهران آورده است. اما اشعار حکاکی شده روی آن بیانگر حقایقی دیگر است. طبق این اشعار که توسط ملکالشعرای بهار در وصف فتحعلیشاه سروده شده، این توپ در اصفهان ساخته و سپس یه تهران آورده شده است. با هم شعر روی توپ مروارید را میخوانیم.
شاه جمشید نشان فتحعلیشاه که بود انجم ملک جهانش همه در زیر نگین
آن که در حضرت او ناصیه سای است ینال آنکه بر درگه او خاک نشین است تکین
آن که شد تیغ عدو افکن او ملجاء ملک آنکه شد عدل قوی پنجه او شحنه دین
آن سیاوش وش دارا در افریدون فر آن سکندر دل و کی موکب و جمشید آیین
داد فرمان که همین توپ همایون پیکر زیور درگه دارا بود و عرصه کین
شهرتش هوشربا از سر قیصر در روم هیبتش لرزه فکن بر تن خاقان در چین
در زمین بیخ برآورد، ز هر سد سدید زاسمان برج فرو ریخت ز هر حصن حصین
توپ نه نعره او را اثر از ثور نخست توپ نه صیحه آن را خبر از روز پسین
الغرض طبه صبا از پی تاریخش گفت شاه توپ ملک روی زمین آمد این
توپ مروارید به دستور فتحعلیشاه ساخته شد، اما دیری نپایید که برای عوام حکم تقدس پیدا کرد. زنان نازا یا دختران دم بخت برای حاجت روا شدن به زیر لوله توپ میرفتند یا روی آن مینشستند. بستنشینی برای طلب بخشش مجرمان زیر لوله مروارید هم از دیگر خرافاتی بود که بعدها به دستور امیرکبیر لغو شد.
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، میدان ارگ جدید محلی برای تجمعات و مشق نظامی بوده است. اما تمام این تجمعات برای جشن سرور نبوده و مراسم اعدام خیلی از افراد مشهور مثل شیخ فضل الله نوری در این میدان انجام شد. به علاوه بسیاری از تجمعات سیاسی عصر مشروطه به علت نزدیکی به میدان بهارستان در همین میدان انجام میشده است.
با گذشت سالها و گسترش کلانشهر پایتخت میدان امام خمینی تهران به یکی از میادین اصلی و مرکزی شهر تبدیل شده است. میدانی که بسیاری از موزههای تاریخی و زیبای تهران مثل کاخ گلستان، موزه آبگینه، موزه ایران باستان و ... در اطراف آن قرار گرفتهاند. برای نحوه دسترسی به این میدان کافی است تا در پرتال نقشه تهران در قسمت مسیریابی از هر جای تهران که هستید، خود را به این میدان برسانید.
این میدان در حال حاضر شکل بیضی دارد و به ترتیب اگر از ضلع شرقی میدان در ابتدای خیابان امیرکبیر بر خلاف جهت عقربههای ساعت شروع به چرخیدن دور میدان کنیم ابتدا به خیابان لالهزار و بعد خیابان فردوسی و در انتها به خیابان امام خمینی در ضلع غربی میرسیم. و برعکس اگر از خیابان امیرکبیر در جهت عقربههای ساعت دور میدان بگردیم، ابتدا به خیابان ناصرخسرو و بعد باب همایون و در غرب به خیابان امام خمینی میرسیم.